مسافرت های خرداد ماه 92
سلام یکی یدونه ی مامان عزیزکم بابا فرهاد روز سه شنبه از طرف اداره با همکاراش رفتن مسافرت 3 روزه به مشهد ...این اولین سفری بود که تو طول زندگیه مشترکمون بابا فرهاد بدون من و تو این یکسال بدون من و پسرکش مسافرت میرفت البته خب اینبار فرق میکردو امام رضا بابا فرهاد رو واقعا طلبیده بود و من هم ازین بابت خوشحال بودم فقط ما چند روزی رو مهمون خونه ی مادر جونینا شدیم و اونا هم حسابی با تو خوش گذروندن ...البته اینم باید بگم که حسابی کنجکاو و شلوغ شدی از همه جا سر در میاری فقط از ماشین لباسشویی مادر جون میترسی و کمتر سمت آشپزخونه میرفتی ...اینم بگم که بابا فرهاد روز قبل از رفتنش یه خبر خوب داد که به محض برگشتنش از مشهد ما هم باید آماده...
نویسنده :
مهرانا
14:10