مسافرت های خرداد ماه 92
سلام یکی یدونه ی مامان
عزیزکم بابا فرهاد روز سه شنبه از طرف اداره با همکاراش رفتن مسافرت 3 روزه به مشهد ...این اولین سفری بود که تو طول زندگیه مشترکمون بابا فرهاد بدون من و تو این یکسال بدون من و پسرکش مسافرت میرفت البته خب اینبار فرق میکردو امام رضا بابا فرهاد رو واقعا طلبیده بود و من هم ازین بابت خوشحال بودم فقط ما چند روزی رو مهمون خونه ی مادر جونینا شدیم و اونا هم حسابی با تو خوش گذروندن ...البته اینم باید بگم که حسابی کنجکاو و شلوغ شدی از همه جا سر در میاری فقط از ماشین لباسشویی مادر جون میترسی و کمتر سمت آشپزخونه میرفتی ...اینم بگم که بابا فرهاد روز قبل از رفتنش یه خبر خوب داد که به محض برگشتنش از مشهد ما هم باید آماده باشیمو فردای اومدن بابایی بریم سمت ساری که این خودش خبر خیلی خوبی بود چون واقعا هر دو مسافرت یکهویی پیش اومده بود بابا فرهاد شنبه 4 خرداد ساعت 1 رسید خونه و ما دوشنبه صبح راهیه شمال شدیم از سمت جاده ی فیروز کوه تو راه اصلا اذیت نکردی خدارو شکر خوش سفری مامانی تا روز 5 شنبه اونجا بودیمو حسابی خوش گذروندیم
حالا نوبت عکس هاست:
اینجا تو مسیر خزر آباد که پیاده شدیم و آریو برزن یه خورده بازی کرد
وقتی از ساری برگشتیم رفتیم خونه ی مادر جون و اونجا کلی آب بازی کردی