ماه 8 و روزهای سخت

آریو برزن...تمام عشق و هستیه مامان

امروز اومدم از روزای خوب و البته چند روز سختی که با هم پشت سر گذاشتیم برات بنویسم اول برات بگم که الان که دارم برات مینویسم 30 بهمن هست و شما فردا وارد نهمین ماه از زندگیت میشی تو ماه 8 ماشالا پسرم خیلی کارای جدید انجام دادی مثلا چهار دست و پا میری سینه خیز کمتر میشی اگه بخوای به چیزی خیلی زود برسی سینه خیز میشی و با سرعت بالا به هدف مورد نظرت میرسی در غیر اینصورت اکثرا تو حالت چار دستو پا خونه گردی میکنی

الان حدود 2 هفتست که خودت از مبل و پایه ی میز و خلاصه هر چیزی که تو دستت بیاد میگیری و بلند میشی و تا خودمون نشونیمت همینجور وایمیستی عاشق اینی که سر پا شی...خیلی زود هم قدم برداشتی و الان دیگه کامل از درو دیوار و مبل میگیریو وایمیستی بعد راه میری ...عجله هم داری قدمای بلند بر میداری...ههههههههه...شیرین مامان...زندگیم...عاشقتم عاشق همه ی شیرین کاریا و تلاشات ...به آینده ی پسرم خیلی امیدوارم...خدا جونم عاقبت بخیریشو ازت میخوام ...و همینطور موفقیتهای بیشتر و بیشترشو

آریو جونم تو این ماه اول دو تا دندون بالات دراومد و یه هفته ای میشه که دندونای نیشت هم نیش زده با این حساب شما تو هشت ماهگی 6 تا دندون داری 4 تا بالا و 2 تا پایین عاشق خودتو دندوناتم جیگرم...بمیرم که همین دندونا حسابی اذیتت کردن تا بیرون بیان...اما الان دیگه خیار و سیب و هویج رو با دندونات میجویی و خورد میکنی...سیبو که خوب پوستشو با اون دندونای ریزت میکنیو قورت میدی که کمی خطر ناکه...البته کلا کارای خطرناک زیاد انجام میدی مثلا نیم پله ی آشپزخونه رو بالا میری و باز میخوای برگردی تو هال و ارتفاع رو هنوز تشخیص نمیدی یا میری سراغ بوفه و شیششو با دستات میکوبی تا صدا بدن یا از تختت بلند میشی و وایمیسیو میله ها و حفاظشو محکم تکون میدی همینطور تو گهواره بند نمیشی واسه همین کمتر اون تو میزارمت فقط شبا اون تو میخوابی...

دالم ماشینمو تعمیل میکنم خب!!؟

حالا نوبت هواپیمامه ,کجای بالت درد میکنه ؟؟

مامان بشن برات یه ذره ساز بزنم حالمون عوض شه :)))))

آریو برزن مامان این ماه با همه ی خوبیاش یه مریضی هم دامن پسر منو گرفتو یکی یه دونه ی منو خیلی اذیت کرد 5 و 6 بهمن شما به دلیل ویروس اسهال استفراغ  بیمارستان  بستری شدی و منو بابا فرهاد روزای سختی رو تجربه کردیم ...واسه همین تصمیم دارم ازین به بعد محیط بیمارستان و مطب که اکثرا آلودست نبرمت...از خدا هم میخوام همه ی دردو بلای تو رو به من بده که من طاقت بی حالی و مریضیه بچمو ندارم...قول میدم بیشتر از همیشه مواظبت باشم تا هیچوقت مریض نشی

خدا جونم فرهاد و آریو برزنمو به دستای تو میسپرم 

آریو برزن  در حال تاتی تاتی کردن