آریو برزنآریو برزن، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

برای دردانه ام...

تولد دوسالگی

دو سال از درخشش ستاره ی زندگیمون میگذره دو سال پیش در چنین روزی خداوند عشق رو به ما هدیه داد و من امروز با قلبی لبریز از شکر و سپاس پروردگار عاشقانه تو را در آغوش میفشارم.... چقدر آرامم پسرکم که تو هستی، که کنارمی و همیشه در قلب منی ، به معصومیت کودکانه ات قسم که بینهایت عاشقت هستم دغدغه ی هر روز من بودن توست نفس کشیدنت... خندیدنت.... راه رفتنت... لحظه به لحظه کنارم قد میکشی و بزرگ میشوی میخواهم آغوشم مادرانه ترین آغوش دنیا باشد برای تو میخواهم به تو یاد بدهم کلمه به کلمه عشق را زندگی را ....   آریوبرزنم تولدت بهترین بهانه ی شادیست بهترین دلیل عاشقی! زیباتری...
10 تير 1393

بدون عنوان

سال ۲۰۱۴ / ۱۳۹۳، سال اسب  زمان تحویل سال نو به وقت ایران:  روز پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲  ساعت ۲۰:۲۷:۰۷  هشت و بیست هفت دقیقه و هفت ثانیه شب                          ...
15 فروردين 1393

واکسن 18 ماهگی

18ماهگیت مبارک جان مادر یکسال و نیم از بودنمون با همه ی سختی ها و خوشی ها و لذت هاش گذشت... باورم نمیشه آریوبرزنم اینهمه بزرگ شدی، اینقد فهمیده شدی....4 دی ماه با 4 روز تاخیر واکسنت رو زدیم اصلا گریه نکردی مرد عاقل مامان ... خداروشکر بعدش هم خوب بودی  و تب نکردی نازنینم...   آریوبرزن اگر دختر بود   آریو برزن در حال رقصدن تو مهمونی عمه مژده...تک تک همه رو نگاه میکنی مبادا کسی دست نزنه سریع میگی د..د یعنی دست بزنید...هههه همزمان الو میکنی و سر میخوری     ...
20 دی 1392

17 ماهگی آریو برزن

نازنین پسر 17 ماهه ام عاشقانه دوستت دارم روزی هزار بار میگم خیلی دوستت دارم عاشقتم و تو هم هی واسم ناز و عشوه میاری و خودتو توی بغلم جا میکنی اینروزا خیلی حس های قشنگی از تو میگیرم اینروزا خیلی شیرین تر شدی، فهمیده تر شدی و البته خرابکارتر هم شدی... توی اسباب بازیات از همه بیشتر عاشق ماشیناتی اینقد قشنگ روی زمین دراز میکشی ماشینتو راه میبری میخوای چرخاشو ببینی فکر کنم ...عاشق این ژست با ماشین بازی کردنتم باز و بسته کردن در کشوها، کابینتا،  در اتاق و جا کفشی و بیرون ریختن کفشا و یکی یکی پا کردنشون  جز کارهای روزانت شده کلا علاقه ی شدیدی به باز و بسته کردن درا داری حتی در شیشه و بط...
5 آذر 1392

راه رفتن کامل پسرم در اولین روز 13 ماهگی

پســـــــــــــرک همیشه شیرین من... 1 روز از تولدت گذشته یعنی شما 12 ماه و 1 روز سن داری دیگه خیلی خوب راه افتادی قشنگ مامان خیلی وقته که 4 دستو پا میرفتی و خودتو به دیواری میزی میرسوندی و خودتو بلندمیکردی و وایمیستادی اما دستاتو رها نمیکردی ولی بالاخره امروز این کارو انجام دادی و کامل ترست ریخت الان دیگه بدون کمک راه میری خداروشکر .....خدارو خیلی شکر که این مرحله رو هم پشت سر گذاشتی... من و بابا هم که همش ذوق میکنیم و واست دست میزنیم خیلی لذت بخشه دیدن رشد و بالندگی ات نفس من.... خیلی دوستت داریم امید زندگیمون....   نمایی از اولین قدم های پسرکم     سایر...
29 مرداد 1392

عکسای تولد زنبوری

کارت دعوت جشن تولد        آریو برزن و آراد        آریو برزن و آنوشکا که مشغوله فوت کردن شمع هستش بلا خانوم               میز شام که شامل سالاد ماکارونی و کیک مرغ و موساکا و دسرها چیز کیک و ژله شیشه خورده                  ...
25 مرداد 1392

تولد یکسالگی زنبورک من

  تولدت مبارک آریو جونم تولدت مباررررررررررررررررک گل پسرم  دوباره بهترين روز زندگي ما فرا رسيد  همون روزي که پارسال بي صبرانه منتظرش بودم..... همون روزي که بهترين رو با خودش برامون آورد.... همون روزي که غرق لذت و اميد و هيجاني شديم که وصف ناشدني ست.... همون روزي که من مادر شدم و حسي متفاوت رو تجربه کردم و پدرت حس زيباي بابا شدن رو با سنگيني همه ي مسئوليتاش چشيد... همون روزي که ما دوباره زنده شديم و تو شدي همه ي زندگي ما... همون روزي که آغاز تپيدن قلب هايمان در جايي بيرون از وجودمان شد... همون روزي که وصفش برايم بسيار سخت است چون زبانم از گفتنش قاصر است درست مثل لحظه ي به دنيا آمدنت...
23 مرداد 1392